غریبهـ..

چه بده واسه اونکه جون میدی غریبه باشیـ...

امروز..

امروز خودمو مثل یه سگ دیـــدمـ... سگی که همش دنبالته اما حتی بهش نگاه هم نمی کنیـ...

عشق منـ..

عاشقتمـــــ...، نمیتونم ازتـ... بگذرمـ..

بومـ..

یه گوله آتـیـشـ... هردومون سوختیــمـ...

این روزها...

این روز ها حس میکنم داره منو با حرفاش، با کــاراش، شکنــــجـــه میکنهـ...

کابوســ

چرا روزو شبم شده مثل کابوس مرگــ.. چرا باید بکشم من عذابو درد..؟!

گذشتـ...

کاغــذ دیــواری عـزیـزم ایـن مدتــی که گذشـــت خـــوب قـایـمـش کردیــــ...

خدایا شکرتـ..

تـصـبـیـح مـن شـکـر خـداسـتـ...

دنیا..

دنیا رو میبینیـ..؟! زنگ که میزنیم حتی احوال مارو هم نمیپرســهــ..!

قسم بهـ...

قسم به شراب که رنگ خون است، قسم به خون که رنگ قلبه، قسم به قلب که جایگاه توست دوستت دارمـ...

عجبـ..

عجب روزیـ... نزدیک بود معتــاد بشیما...!

تـحقـیر...

چقدر بده کسی که دوسش داری تحقیرت کنهـ..

چرا..

تـیـکـه: این چرا اینجوری کـــــــــــرد...؟!

نگو..

اگه من مردم و کسی وارد زندگیت شد، نگو که حتی من وجود داشتمـ.. عذاب میکشهـ..

راز..

متنفرم از اینکه توی ابهام زندگی کنمـ... دوست دارم (باید) همه چیرو بدونمـ.. اینجوری دیگه فکرم مشغول نیستــ...

فاحشهـ..

چه دل بزرگی می خواهد عاشق یک فاحشه بودنــ..

دلتنگـ...

تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم، شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریمـ...

حرفـ..

چقدر بده کلی حرف تو دلت باشه، اما حرقــی برای گفتن نداشته باشیـــ...

نترسـ...

نـتــرس از هجـــــوم حـضــــــــورمـــ... چــــیزی جـــــــز تـــنــهایی با من نیـــستـ...

صداقتـ..

قـربـون یـــــــــــار بـا صـداقـتــــــــــــــــ...

زهر..

زهر آزردگی ام را دور نمی ریزم، اینجا مردی هست که چون شراب ته نشین می شود در قلبــــشـ...، هر دردیـ...

کینهـ..

ابـــــر هـای کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیـــــــــــــــنـه می بارنــــــــــد...

دلم نمیزارهـ...

یـه حـرفـایـی رو بـایـد زد ولــی دلــم نــمــیــزارهـ...

داییـ..

بـاورم نـیـسـت رفـتـی و خـامـوش شـدیــ... تـرک مــــا کــردی و بــا خــــاک هـم آغـوش شدیــ...

مرگـ..

اهای مرگ! کجایی؟ نجاتم بده زندگـــی مرا کشتـــ...

لیاقتـ..

روزی که عشقم از لیاقت گفتــ...

قربانـیـ..

دل منو واسه مقدساتت شکستیـــ... بدون که من مقدساتـــم رو فدای تو میکنمـ..

درد دلـ..

هـر کـسـی لـیـاقـت شـنـیـدن درد دلــو نـداره، تـو تـنـهـایـــی اشـــــک ریـخـتـنـو تـرجـیــح مـیـدمـــــ...

غرور..

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شدهـ..

ترینـ..

بدتــرین حــرف هایی کــه شــنــیــدم را بهــتریـــــــــــــــن کـسم بــه مــن زد...

بخششـ..

هــمــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشــه مــی بخــشــمــتــــــــ...

دلمــ....

و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته استـ... دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته استـ...

بغضــ..

بـغـض بـزرگـتـریـن نـوع اعـتـراضـه، اگـه بـشـکـنـه دیـگــه اعـتـــــراض نـیـسـت، الــتــمـــاســـــــــــهـ...

گورستانـ..

گورستانـــی در دل دارم. غم هایم، غصه هایم، درد هایم را آنجا دفن میکنمـ...